پارت دوعه ریکشن قبلی
وقتی یه نینی کوشولو میبینی (پارت دوم)🎀
مت: مت تورو به خاطر فارغ التحصیلیت به رستوران دعوت کرده بود. روی صندلی جلویی یه بچه هه نشسته بود و میخندید تو هم بهش خیره شده بودی، مت: هی؟ ا/ت؟ به چی نگاه میکنی؟. ا/ت: ببخشید، عام... خوشمل ترین بچه ایه که دیدممم (بهش اشاره کردی) مت: ما هم میتونیم الان یکی درست کنی. ا/ت: نه مت، الان نه (ناراحت شد) ات: حالا شاید، بهش فکر میکنم. مت: این شد
بلیز: برادر کوچیکشو اورده بود به خوابگاهت که ببینیش، تو هم بلیزو ول کردی رفتی پیش نینییی: سلام کوشولووو. بلیز(چرخید تا صورت برادرشو نبینی(تو بغلش بود)): من چی پس؟ سلامم نمیدی؟(بچه داشت تقلا میکرد بیاد تو بغلت): ات فک کنم تورو بیشتر از من دوست داره. (نینی رو از دستش گرفتی و اومدی بری که بازوتو گرفت): لطفا، منو به خاطر اون تنها نزار
ریگی/انزو: داشتی از یکی از بچه های فامیل نگهداری میکردی پس انزو/ریگی هم دعوت کردی چون میدونستی میونش با بچه ها خوبه. وقتی اومد نشستین سه تایی فیلم ببینین. یهو نینی کوشولو شروع کرد به من من کردن. انزو/ریگی فکش افتاده بود: شنیدیییی ات؟؟؟ گفت انزو/ریگی!!!. تو فکر میکردی توهم زده* ا/ر: حالا بگو ا/ت. سعی کرد اسمتو بهش یاد بده،اسمتو هجی کرد و ازش خواست تکرار کنه. کلی بگم، فیلمه و تورو ول کرد رفت با نینی 💔🫠
ببخشید دیر شد. لایک و کامنت نشع فراموشش
دوستتون دارممم
(اها راستی بچه ها پیجو یه هل بدین چهل تایی بشیم، یکم مونده🥹❤️🩹)
مت: مت تورو به خاطر فارغ التحصیلیت به رستوران دعوت کرده بود. روی صندلی جلویی یه بچه هه نشسته بود و میخندید تو هم بهش خیره شده بودی، مت: هی؟ ا/ت؟ به چی نگاه میکنی؟. ا/ت: ببخشید، عام... خوشمل ترین بچه ایه که دیدممم (بهش اشاره کردی) مت: ما هم میتونیم الان یکی درست کنی. ا/ت: نه مت، الان نه (ناراحت شد) ات: حالا شاید، بهش فکر میکنم. مت: این شد
بلیز: برادر کوچیکشو اورده بود به خوابگاهت که ببینیش، تو هم بلیزو ول کردی رفتی پیش نینییی: سلام کوشولووو. بلیز(چرخید تا صورت برادرشو نبینی(تو بغلش بود)): من چی پس؟ سلامم نمیدی؟(بچه داشت تقلا میکرد بیاد تو بغلت): ات فک کنم تورو بیشتر از من دوست داره. (نینی رو از دستش گرفتی و اومدی بری که بازوتو گرفت): لطفا، منو به خاطر اون تنها نزار
ریگی/انزو: داشتی از یکی از بچه های فامیل نگهداری میکردی پس انزو/ریگی هم دعوت کردی چون میدونستی میونش با بچه ها خوبه. وقتی اومد نشستین سه تایی فیلم ببینین. یهو نینی کوشولو شروع کرد به من من کردن. انزو/ریگی فکش افتاده بود: شنیدیییی ات؟؟؟ گفت انزو/ریگی!!!. تو فکر میکردی توهم زده* ا/ر: حالا بگو ا/ت. سعی کرد اسمتو بهش یاد بده،اسمتو هجی کرد و ازش خواست تکرار کنه. کلی بگم، فیلمه و تورو ول کرد رفت با نینی 💔🫠
ببخشید دیر شد. لایک و کامنت نشع فراموشش
دوستتون دارممم
(اها راستی بچه ها پیجو یه هل بدین چهل تایی بشیم، یکم مونده🥹❤️🩹)
- ۵.۸k
- ۱۲ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط